احمد رضااحمد رضا، تا این لحظه: 7 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره

کوچولو من❤کجایی؟؟؟

داستان واقعی

1396/3/24 19:34
نویسنده : mobina
322 بازدید
اشتراک گذاری

             یک جعبه بالای کمدم دیدم اون روبرداشتم تا ببینم در او چه چیزی وجود دارد                              

جعبه زیبایی بود ولی باخودم گفتم چی میشه توش باشه

بازش کردم یک پارچه سبز دیدم اون رو از جعبه در آوردم تا بازش کنم

بازش کردم در اون یک قندون بود یک قندون سبز رنگ

میخواستم اون قندون رو بزارم توی جعبه اما یک چیزی دیدم

اون رو برداشتم گقتم خدا یعنی چیه

بازش کردم دیدم یک گلدوزی نصفه بود

یادم اومد که وقتی کوچیک بودم اون قندون رو رنگ کردم و در اون پارچه گذاشتم و نصفه شب بیدار  شدم رفتم یک جعبه دیدم رفتم دورش را با کاغذ رنگی پوشاندم و آن را تزئین کردم رفتم بخوابم صبح که شد مامانم منرو بیدار کرد رفتم پیش مامانم گفتم دوست دارم برم کلاس گلدوزی مامانم یک گلدوزی از کشوی کمد برام نشون داد گفت من قبلا گدوزی میکردم این رو درست کردم ولی نتونستم اون رو تا آخر درست کردم من اون رو برداشتم وقندون و اون گلدوزی رو در اون جعبه گذاشتم وبه مامانم دادم تا اون رو بزاره بالای کمدم

پسندها (1)

نظرات (0)